2/روزها و هفته ها می گذرند و ما داریم فرصت را از دست می دهیم .او نمی داند من فوبیای زمان دارم .تا روز به شب برسد جانم بالا آمده ...چطور این سه ماه را طاقت آورده ام ؟با استرس با اضطراب با ترس از دست دادن تک تک لحظاتی که می توانستیم دست در جیب خیابان های دود گرفته را برویم و نرفتیم .
3/شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد...
هیچ چیز به اندازه ی این شعر سهراب نمی تواند سکون و سکوت این شب ها را توصیف کند .
بنای بی حواس من ...
برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 73