بنای بی حواس من

ساخت وبلاگ

به اینجا که سر می زنم قلبم مچاله می شه من دستامو توی این صفحه جا گذاشتم،گوشه ی دامن من هنوز به اینجا سنجاقه‌. بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:34

اینجا هنوز اونقدر متروک نشده که بخواین اینطور ازش دزدی کنین!من حسنام و اینجا بنای من بودبنای بی حواس من.جایی که از تیر ۹۱ تا مرداد ۹۸ کلمات منو در خودش جا داد.من اینجا یاد گرفتم خودسانسور نباشم از خود بنای بی حواس من ...ادامه مطلب
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 4:25

./دیشب از سفر برگشتیم،

کلوچه توی اتاق زایمان کرده بود

بچه ها به همدیگر تکیه داده بودند ...چند زندگی کوچک/.

 

./امروز دختر همسایه خرگوش نیمه جانش را آورده بود

 با اشک درخواست می کرد فکری به حالش کنیم،

تا شب دوام نیاورد...یک مرگ تازه/.

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

 

-شادی چرا آفریده شد،

وقتی اینقدر مستعد غمگین شدنیم؟

 

 

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

 با شعار من می توانم من می توانم قیچی و شانه و موزر را دست گرفتم و عینهو ماشین چمن زنی خرت و خرت هر چه بود زدم،بار اولی بود که موزر دست می گرفتم و لرزش مداومش روی اعصابم بود،از آن گذشته تا به حال هیچ بنای بی حواس من ...ادامه مطلب
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

چند سال پیش یه فیلم می دیدم 

که یه موجودات عجیبی توی آب به شخصیت داستان حمله کرده بودن 

میون اون شلوغی و حمله و اضطراب یه چیزی منفجر میشه و 

همه ی اون موجودات واسه چند لحظه توی اغما و شوک خشکشون 

می زنه ...

من الان اونجوریم ...یعنی هممون اونجوریم 

خشکمون زده،ولی کاری هم نمی کنیم نه فرار نه حمله.

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

میگه:کی دیگه به من‌نگاه می کنه؟مگه دختر چهارده ساله م؟نگاهش می کنم که با چین و چروکای عمیقش هم زیباس میگم شما از دخترای چهارده ساله خوشکلتری...از ته دل می خنده و میگه نه بابا!ولی ته چشماش برق می زنه و این برقو دوست دارم ...

 

پ.ن:مردم به توجه و تعریف احتیاج دارن،بخیل نباشین:)

 

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

./دلم بلبل می خواهد

بلبل خرما 

بنشیند روی شانه ام 

قایم شود بین موهام/.

 

 

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

من همیشه دختری بودم با نظم خاصی در افکار و عوالم درونی و شلختگی و بی حواسی بیرونی.وقتی چهارده ساله بودم فکر می کردم هجده سالگی چقدر می تواند سن با وقار و زیبایی باشد،اصلا دخترهای هجده ساله به نظرم چقد بنای بی حواس من ...ادامه مطلب
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52

۱/این سه روز آمدند و رفتند...با من و تویی که آدم خیابانگردی نبودیم اما همه یشان را پیاده رفتیم خندیدیم و لذت بردیم .

 

۲/من این حرف ها را با تو نمی گویم اما دلم برای سبزی کاشتن توی باغچه ی خانه یمان لک می زند،برای آب دادن صبح به صبح گلدان ها برای آرامش بعدازظهر و آفتاب پهن شده کف اتاق ...

 

۳/من هر شب از میان هزاران چراغ زرد و نارنجی عبور می کنم،تمام خستگیم را می گذارم توی تاکسی و به این فکر می کنم که یک روز تمامشان تمام می شوند.تمام این اضطراب و پریشانی ...

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 9:52